9 تیر 1388 / 7 رجب 1430 / 30 ژوئن 2009

سيد احمد اديب پيشاوري در سال 1223 ش (1260 ق) در پيشاور پاكستان چشم به جهان گشود. او از سلسله سادات معروف به اجاق بود كه نَسَب آنان در سير و سلوك به سهرورديه مي‏رسيد. اديب مدتي در افغانستان و خراسان به تحصيل علوم معقول و منقول اشتغال داشت و در همه آنها سرآمد معاصران خود گشت. اديب در سبزوار به مدت دو سال از محضر فيلسوف كبير حاج ملاهادي سبزواري و نيز آخوند ملامحمد، فرزند وي، و آخوند ملا اسماعيل استفاده كرد و سپس در مشهد ساكن شده، به اديب پيشاوري يا اديب هندي مشهور گشت. وي علاوه بر فنون ادبي و عربي و حفظ اشعار و نحو و لغت و حكمت و رياضيات، در حسن خط نيز استاد بود. اديب در چهل سالگي به تهران هجرت كرد و تا پايان عمر، در آنجا ماند. او در سخن، روش استادان قديم را با موفقيت تمام دنبال مي‏كرد و كثرت اطلاع او از فرهنگ اسلامي و علوم مختلف قديم و تبحرش در لغت پارسي و تازي، باعث شد كه شعرش بيش از حد معمول با اطلاعات وسيعش آميخته شود و به همان نسبت از الطاف و حال و اشتغال بر عواطف رقيق شاعرانه دور افتد. اديب پيشاوري، تمامي عمر خود را وقف تحصيل فضايل و تزكيه نفس كرد و از زخارف دنيوي و علايق مادي آزاد بود و از مال دنيا، جز چند جلد كتاب نداشت. سيد احمد پيشاوري در طول ساليان متمادي تدريس، شاگردان متعددي را پرورش داد كه بعدها هر كدام به مدارج علمي و ادبي دست يافتند. از اديب آثاري به جاي مانده كه ديوان اشعار، تصحيح ديوان ناصرخسرو و تعليقات بر تاريخ بيهقي از آن جمله‏اند. اديب پيشاوري سرانجام در نهم تيرماه 1309 ش برابر با سوم صفر 1349 ق در 86 سالگي در تهران درگذشت و در امامزاده عبداللَّه تهران مدفون شد.
رژيم عراق پس از ناكامي در باز پس‏گيري فاو و براي جلوگيري از حملات گسترده ايران، طي يك استراتژي جديد، اقدام به انجام چند حمله كرد كه در اين ميان، شهر مهران را به تصرف درآوَرَد و با هياهو، آن را به رخ جهانيان كشيد. رزمندگان اسلام، در برابر ادعاهاي بيهوده رژيم بغداد، خود را آماده كردند تا جواب محكم و قاطعي به عراق بدهند. شش هفته پس از اشغال مهران توسط دشمن، زمينه مساعد مي‏شود تا اين شهر، باز پس گرفته شده و استراتژي جديد بعثيان دفع گردد. سرانجام عمليات بزرگ كربلاي يك در ساعات اوليه نهم تير 1365 با رمز يا اباالفضل العباس ادركني در منطقه جبهه مياني در مهران و با هدف آزاد سازي اين شهر و ارتفاعات مهم منطقه در مساحتي به وسعت 320 كيلومتر مربع آغاز و تا 19 تير ماه ادامه يافت. نتايج عمليات بزرگ كربلاي 1: تلفات نيروي انساني دشمن: اسير 1400 نفر؛ كشته و زخمي بيش از 9000 نفر؛ آزاد شدن شهر مهران و ارتفاعات اطراف و خطوط مرزي آن؛ تجهيزات و امكانات: تانك و نفربر: 110 دستگاه انهدامي و 69 دستگاه اغتنامي؛ خودرو: صدها دستگاه انهدامي و 100 دستگاه اغتنامي، سلاح نيمه سنگين: مقدار زيادي انهدامي و 61 دستگاه اغتنامي، وسايل مهندسي: 10 دستگاه اغتنامي. عمليات موفق كربلاي يك، پاياني بود بر استراتژي دفاع متحرك عراق و نيز نقطه شروع اميدوار كننده‏اي براي نيروهاي خودي جهت انجام عمليات‏هاي محدود ايذايي. سرعت عمل، اعتقاد يگان‏ها، حفاظت عمليات، فريب دشمن، تناسب سازمان رزم با طرح مانور و انجام كارهاي مهندسي لازم، از جمله عوامل بارز و مؤثر در اين عمليات بود.
محمد ميرزا پسرعباس ميرزا درمقام سومين شاه سلسله قاجار حكومت خود را آغاز كرد. محمد ميرزا بلافاصله پس ازبدست گرفتن قدرت، ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني ازمردان بزرگ و با تدبير عرصه سياست ايران را ازميان برداشت و رشته امور به حاج ميرزا آغاسي مهره سرسپرده بيگانه سپرد. دوران سلطنت محمد شاه مقارن با آشكارشدن نتيج شوم عهدنامه هاي گلستان و تركمانچاي بود. دراين دوره همچنين عوارض جنگهاي نافرجام استعماري برسركسب نفوذ درايران شدت يافت و آشوب و هرج و مرج سراسرايران را فراگرفت. محمد شاه به اميد حمايت روسها به هرات لشكركشيد اما درنهايت روسها با او همكاري نكردند و از طرفي مأموران انگليسي نيزبرضد محمد شاه فعاليتهايي كردند و بدين ترتيب افغانستان ازايران جدا شد. بعد ازمرگ محمد شاه، فرزندش ناصرالدين ميرزا جاي اورا گرفت.
ابوالفتح معافي بن زكريابن يحيى معروف به ابن طَرّار از بزرگان و اساتيد علماي شافعي بود و در فقه، ادب، حديث، نحو و لغت تبحّر داشت. اين دانشمند مسلمان، تأليفات متعددي در فقه داشت اما هيچ يك از آن‏ها به جاي نمانده است. از آثار ابن طَرّار كه در زمينه‏ي ادب از محتواي در خور توجهي برخوردار است مي‏توان به كتاب الجَليسُ الصالحِ الكافي و الانيسُ النّاصح الشَّافي اشاره كرد. اين كتاب كه معروف به الجليس و الانيس است شامل يكصد جلد مي‏باشد كه برخي از آن‏ها با ذكر يك حديث نبوي آغاز شده است و سپس مؤلف به شرح حديث پرداخته و حكايت‏ها و قطعه‏هاي منظوم مناسب، نقل كرده است. ابن طرار در سال 390 ق در هشتاد وپنج سالگي در بغداد بدرود حيات گفت.
هرات از ديرباز متعلق به سرزمين ايران بود ولي در زمان محمدشاه قاجار از دست ايران خارج شد. ناصرالدين شاه براي الحاق دوباره‏ي آن به هرات لشكركشي كرد و در صفر 1273 ق اين شهر را تسخير نمود. اين عمل كه به مذاق انگلستان خوش نيامد باعث عكس‏العمل آنان گرديد و جزيره‏ي خارك، بوشهر و برخي نواحي خوزستان را اشغال كردند. پس از اين تيرگي روابط، ايران نماينده‏اي جهت برطرف نمودن كدورت‏ها به پاريس فرستاد و در آن‏جا پيمان پاريس امضا شد كه به موجب آن، ايران حق مداخله در افغانستان را ندارد و بايد از ادعاهاي خود درباره‏ي هرات چشم پوشي كند. اين معاهده باعث نفوذ هرچه بيشتر انگليس در ايران گرديد و به وجهه‏ي دولت لطمه زد.
نفوذ سياسي و استعماري هلند در جزاير امروزي آغاز شد . اين سرزمين در زمان تسلط هلندي‏ها هند هلند خوانده مي‏شد و قبل ازآن هم در زمان نفوذ و سلطه پرتغالي ها به جزاير ادويه مشهور بود . در نيمه اول قرن 17 ميلادي هلند تصرف مناطق پرتغالي نشين را آغاز كرد ، و در اين روز هند شرقي هلند را از سلطه پرتغالي ها خارج كرد ، و خود بر آن حاكم شد . قابل توجه است كه در آن زمان هلندي‏ها سومين قدرت استعماري جهان بودند و اندونزي كنوني را با شصت و پنج ميليون سكنه آن از نژادهاو مذاهب گوناگون در استعمار خويش گرفتند ، و آنجا را هند هلند ناميدند . گفتني است پس از چند قرن كشمكش سرانجام در اوت سال 1950 ميلادي كشور واحد اندونزي با نخستين رئيس جمهور آن ، احمد سوگار نو اعلام موجوديت كرد .
پس از استقرار حكومت بعثي عراق توسط حسن البكر ژنرال حمادي تكريتي به منظور در هم شكستن اين كودتا به بغداد حمله كرد . او بغداد را محاصره نمود اما حسن البكر با صدو راعلاميه‏اي از راديو بغداد مردم را از محاصره شهر آگاه كرد و كودتا خنثي گرديد . بدنبال اين حادثه كابينه مخل شد و دولت جديد حسن البكرشامل حردان تكريتي نخست وزير و وزير دفاع و صدام حسين تكريتي معاون دبيركل حزب بعث عراق و ديگر وزرا تشكيل شد . د رپي به قدرت رسيدن صدام حسين حزب بعث بر ارتش و پليس كشور نيز تسلط يافت . او بعد از سقوط محمد رضا شاه مخلوع ايران به تحريك آمريكا در انديشه ايجاد قدرت انحصاري عراق بر منطقه برآمد و در 22سپتامبر 1980ميلادي با بمباران فرودگاههاي ايران جنگ را بر كشورمان تحميل كرد . قواي عراق با آزاد شدن خرمشهر به دست رزمندگان پر توان اسلام و با نفوذ قواي اسلام در خاك عراق و تصرف جزيره مجنون و شبه جزيره فاو به حالت تدافعي در آمد و عاقبت پذيرش قطعنامه 598سازمان ملل به جنگ خاتمه داد .
كشور وانوتو از سلطه فرانسه و انگليس خارج و مستقل اعلام شد . اين كشور از سال 1768ميلادي ابتدا تحت نفوذ فرانسه و سپس انگلستان قرار گرفت ، و با ورود مبلغان مسيحي به اين سرزمين ، مهاجرت اقوام گوناگون نيز آغاز شد . از اوايل قرن 20ميلادي بدنبال بروز رويدادهاي متعدد انگلستان و فرانسه موافقت كردند كه بطور مشترك بر اين سرزمين حكومت كنند . اين حكومت مشترك تا سال 1980ميلادي به طول انجاميد و با وقوع شورش هاي فراوان در اين سال انگلستان و فرانسه تسليم شد ، اين جزيره با وسعت 14700كيلومتر مربع مساحت داراي حگومت جمهوري است و در مركز قاره اقيانوسيه قرار دارد .
گوتهولد افرايم لسينگ در 30 ژوئن 1729م در آلمان به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايى را در زادگاهش گذراند. او از ابتدا به امور هنري علاقه داشت از اين رو اجبار خانواده براي تحصيل گوتهولد در رشته‏هاي الهيات و پزشكي به جايى نرسيد و او پس از چندي از فراگيري اين رشته‏ها دست كشيد. وي پس از آن راهي برلين شد و با نوشتن نقد و ترجمه مقالات در يكي از روزنامه‏ها، كار نويسندگي خود را آغاز نمود. لسينگ پس از انتشار دو مجموعه شعري خود، نمايش‏نامه دوشيزه ساراسامسون را نگاشت و در اين اثر سعي نمود تا براي نخستين بار، تراژدي را از قالب مرسوم قهرماني و افسانه‏اي به محيطهاي خانوادگي متوجه سازد. او با اين نگرش خود به تئاتر، تحول عظيمي در درام‏نويسي زمان خويش به وجود آورد. لسينگ از سال 1767م به عنوان مشاور ادبي و منتقد حرفه‏اي تئاتر در هامبورگ شروع به كار كرد و در همين سال موفق شد يكي از كمدي‏هاي خود را با نام مينافون بارنهلم را كه در نوع خود، نوآوري‏هاي تازه‏اي به همراه داشت به اتمام برساند. در اين اثر كه يكي از نخستين كمدي‏هاي ارزش‏مند ادبيات آلماني محسوب مي‏شود، لسينگ سعي كرده تا اختلافات و دشمني‏هاي داخلي را كه منجر به جنگ و درگيري داخلي شده است مطرح سازد و حكام محلي را مورد انتقاد قرار دهد. وي هم‏چنين در كتاب درام نامه هامبورگ، نظرات انتقادي و اصلاحي خود و نيز شرح احوال افرادي كه براي ايجاد تئاتر ملي در آلمان تلاش كرده بودند، ذكر نموده است. بسياري، اين كتاب را موجد پيدا شدن دوره بزرگ ادبيات و درام آلمان مي‏شناسند. آثار لسينگ دريچه جديدي بر تئاتر آلمان گشود و تاثير چشم‏گيري در بيداري افكار مردم عصرش ايفا كرد، به طوري كه تئاتر آلمان را به مرتبه رفيعي رساند. گوتهولد لسينگ سرانجام در چهارم دسامبر 1781م در 52 سالگي درگذشت.
هانري بِكْرِل فيزيك‏دان برجسته فرانسوي در نيمه دسامبر 1852م متولد گرديد. پدر و برادرش از فيزيك‏دانان معروف بودند. بنابراين وي نيز به اين رشته علاقه‏مند گرديد. پس از كشف اشعه ايكس توسط رونتْگِن دانشمند آلماني، بكرل درصدد كشف اجسامي برآمد كه از خود، اشعه ايكس را ساطع مي‏كنند. وي تحقيقات خود بر روي خاصيت تشعشع راديواكتيو متمركز و آن را در 2 مارس 1896م كشف نمود و چند ماه بعد در 30 ژوئن همان سال عناصر راديواكتيو اورانيوم را كشف نمود. كارها و تحقيقات بكرل باعث شد تا به همراه دو نفر از شاگردانش به نام‏هاي مادام و پيِر كوري زوج دانشمند فرانسوي، در سال 1903م برنده جايزه نوبل در فيزيك شود. نتيجه تلاش‏هاي بِكرِل به آغاز عصر تازه‏اي به نام "عصر اتم" انجاميد و به همين سبب او را "پدر علم فيزيك جديد" مي‏دانند. هانري بكرل سرانجام پس از 56 سال تلاش و تحقيق، در 25 اوت 1908م درگذشت. (ر.ك: 15 دسامبر)
در پي اضمحلال امپراتوري عثماني، سرپرستي و قيموميت كشورهاي عراق، كويت و فلسطين با موافقت متّفقين به انگلستان واگذار شد و قرار شد تا از منابع طبيعي اين ممالك به عنوان حق‏الزحمه بهره‏برداري كند. پس از انتشار اين موافقتنامه، اعتراضات گسترده‏اي سراسر كشور مسلمان عراق را فرا گرفت و با صدور حكم جهاد از سوي آيةاللَّه محمدتقي شيرازي، مردم نواحي مختلف عراق به مقابله با استعمارگران پرداختند، در اين فتوا، ضمن اشاره به حكومت اسلامي و استقلال عراق به عنوان اهداف بزرگ قيام مردمي، از همگان خواسته شد از تفرقه و اختلال در امنيت و مخالفت با يك‏ديگر پرهيز نمايند. قيام مردم عراق كه در 30 ژوئن 1920 آغاز شده بود، به انقلاب 1920 عراق موسوم گرديد، اما اين قيام مردمي به دليل حمايت ديگر استعمارگران از انگلستان و توطئه‏هاي مختلف، پيش از رسيدن به نتيجه اصلي از حركت باز ماند در حقيقت، دولت انگلستان علاوه بر تفرقه‏افكني در ميان مجاهدان و از سوي ديگر استفاده از نيروها و تجهيزاتِ فراوان جنگي، با اعلام قدرت به حكومت موقت شعله‏هاي قيام را فرو نشاند و پس از آن فيصل به پادشاهي عراق منصوب شد.
كشور زئير قبل از استقلالْ از مستعمرات بلژيك بود. اما مبارزات استقلال‏طلبانه زئير به رهبري آزادي‏خواه معروف افريقايى، پاتريس لومومبا در سال‏هاي پس از جنگ جهاني منجر به استقلال زئير در 30 ژوئن 1960 گرديد. پس از استقلال زئير، شورش‏هاي گسترده‏اي در اين كشور روي داد كه دولت بلژيك نقشي اساسي در اين آشوب‏ها داشت. از سوي ديگر، درگيري ميان لومومبا و موسي چومبه، عنصر وابسته به استعماره اين نابساماني‏ها را تشديد مي‏كرد. با قتل لومومبا توسط عوامل خودفروخته داخلي، وابستگي زئير به بيگانگان افزايش يافت. سرانجام در سال 1965، ژنرال موبوتو سه‏سه سكو كه از حمايت امريكا برخوردار بود با يك كودتا قدرت را در دست گرفت و به سركوب مردم محروم اين كشور افريقايى پرداخت. در سال 1970 نام اين كشور از جمهوري دمكراتيك كنگو به جمهوري زئير تغيير يافت اما در 1997م پس از سرنگوني سه سه سكو و روي كار آمدن لوران كابيلا بار ديگر نام جمهوري دموكراتيك كنگو بر اين كشور نهاده شد. جمهوري دموكراتيك كنگو با مساحتي بيش از دو ميليون و سي‏صد هزار كيلومتر مربع در مركز قاره افريقا واقع است و با كشورهاي تانزانيا، زامبيا، آنگولا، افريقاي مركزي و... همسايه است. جمعيت آن قريب به 52 ميليون نفر است. پيش‏بيني مي‏شود جمعيت آن تا سال 2025 به حدود 105 ميليون نفر برسد. پايتخت اين كشور افريقايى كينشازا و واحد پول آن فرانك كنگو مي‏باشد. اكثريت مردم كنگو، سياه‏پوست بوده و آيين مسيحيت پيروان بيشتري دارد. زبان رسمي كنگو فرانسوي است ولي گويش سكنه كنگو بيشتر با لهجه بومي است. از شهرهاي مهم كنگو لوبومباشي و امبوجي مايي است. نظام حاكم بر كنگو دولت انتقالي با يك مجلس قانون‏گزاري است.
بعد از جنگ جهاني دوم و شكل‏گيري دوران جنگ سرد به سردمداري امريكا و شوروي، اين بار سراسر جهان عرصه رقابت‏هاي آشكار و پنهان اين دو كشور بود كه يكي تحت لواي آزادي و دموكراسي و ديگري با شعار حمايت از خلق‏هاي ستم‏ديده، به دست‏اندازي و چپاول ملت‏ها مشغول شدند و براي تأمين اهداف خود، سازمان‏هاي نظامي و اقتصادي متعددي به صورت پيمان‏هاي چند جانبه به وجود آوردند. سازمان‏هايى چون ناتو، ورشو، سِنتو و سيتو و... از آن جمله مي‏باشد. يكي از اين سازمان‏ها، سازمان پيمان آسياي جنوب شرقي است كه به طور اختصار "سيتو" ناميده مي‏شد و در همين راستا و در تاريخ 8 سپتامبر 1954م شكل گرفت. اين سازمان كه به موجب پيمان دفاع جمعي آسياي جنوب شرقي به وجود آمد در مانيل پايتخت فيليپين به امضاي كشورهاي امريكا، انگلستان، فرانسه، استراليا، فيليپين، تايلند، پاكستان و زلاندنو رسيد. هدف اين پيمان، در ظاهر، تضمين صلح در منطقه جنوب شرقي آسيا و جنوب غربي اقيانوس كبير عنوان گرديد و در واقع ايجاد مانعي براي گسترش كمونيسم در جنوب شرق آسيا بود. در تكميل پيمان فوق، منشور اقيانوس كبير نيز صادر شد كه در آن حق ملل آسيايى و مردم جزاير اقيانوس كبير در برابري و تعيين سرنوشت خود مورد تاييد قرار گرفت و بر همكاري كشورهاي عضو پيمان، در تأمين اهداف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تأكيد شد. مقرّ سازمان‏هاي نظامي و غيرنظامي اين سازمان در بانكوك قرار داشت. اين سازمان در پي خروج فرانسه در سال 1967 و پاكستان در سال 1972م و نيز آغاز دوره تنش‏زدايي در عرصه روابط بين‏الملل در 30 ژوئن 1977 منحل گرديد.
از بهار 1986م كه صادق المهدي سياست مدار معروف سودان، دولت غيرنظامي اين كشور را در پي سقوط جعفر نُميري حاكم ديكتاتور سودان تشكيل داد. تا سال 1989 كه دولت وي سقوط كرد، هيچ‏گاه كابينه يك دست و هم‏فكري نداشته و هيچ‏گاه خود را از خطر يك جنگ قدرت داخلي در امان نمي‏ديده است. رقابت احزاب در كشور براي كسب قدرت، مسأله شورشيان جنوب سودان، نياز شديد به كمك‏هاي خارجي، نارضايتي در ارتش سودان و بالاخره فقر فزاينده و اقتصاد نابسامان، از بزرگ‏ترين مشكلاتي بود كه دولت صادق المهدي با آن دست به گريبان بود. اين مشكلات كه حداقل 2 بار كابينه او را به سقوط كشاند سرانجام در روز 30 ژوئن 1989 به صورت كودتاي نظاميِ ارتش، به عمر دولت وي خاتمه داد. در اين كودتا كه توسط ژنرال عمر حسن احمد البشير هدايت شد، صادق المهدي بازداشت گرديد و تحت‏نظر قرار گرفت. عمر البشير پس از كودتا با صدور فرماني، تمام احزاب سياسي، سازمان‏هاي غيرمذهبي و اتحاديه‏هاي كارگري را منحل كرد و با ممنوع اعلام كردن انتشار روزنامه‏ها، قانون اساسي سودان را به حال تعليق درآورد. هم‏چنين ژنرال عمر البشير پس از كودتا در رأس قدرت قرار گرفت و سياستي مستقل از امريكا در پيش گرفت.
رژيم تبعيض نژادي (آپارتايد) از سال 1948م توسط اقليت سفيدپوست كشور افريقاي جنوبي بر اكثريت سياهان تحميل شد و بر اساس آن، اقليت 20 درصدي سفيد پوست‏هاي اين كشور به عنوان نژاد برتر، بر سرنوشت افريقاي جنوبي حاكم شدند. ازدواج سياه پوستان با سفيدپوستان ممنوع شد و سياه پوستان به كارهاي پست گمارده و از فعاليت‏هاي سياسي منع شدند. اِعمالِ سياست غيرانساني تبعيض نژادي در افريقاي جنوبي، خشم جهانيان را برانگيخت. هرچند امريكا، انگليس و برخي كشورهاي ديگر با رژيم آپارتايد ارتباط نزديك داشتند، اما بسياري از كشورها با رژيم تبعيض نژادي افريقاي جنوبي قطع رابطه كردند. سرانجام اين مخالفت‏ها و فشار افكار عمومي و نيز مبارزات پي‏گير سياهان به رهبري نلسون ماندلا، باعث لغو اين سياست ضد انساني در 30 ژوئن 1991م شد. در دسامبر 1993، قانون اساسي جديد بر اساس تساوي حقوق سياه پوستان و سفيدپوستان به تصويب پارلمان افريقاي جنوبي رسيد و در اولين انتخابات رياست جمهوري با شركت سياه‏پوستان در آوريل 1994، نلسون ماندلا رهبر سياه‏پوستان كه 27 سال را در زندان گذرانده بود، به پيروزي رسيد.